ثمرات انقلاب اسلامی پیام آسمانی سال سوم راهنمایی
درس 16 ( ثمرات انقلاب اسلامی)
هدف اصلی:
آشنایی با دستاوردهای انقلاب اسلامی و تهدیدهای پیش روی آن
اهداف و مفاهیم درس:
برخي از ثمرات انقلاب اسلامي مانند: خودباوري، ابتکار ، نوآوري
راههاي گوناگون دشمنان اسلام براي دشمنی با نظام اسلامي: دشمني فرهنگي، اقتصادي، نظامي، تفرقهافکني
مسئولیت های ما در مقابل برنامه های دشمن ( حفظ وحدت ، تبعيت از رهبري)
ارتباط طولی و عرضی درس
دروس مرتبطی که دانش آموز در سایر پایه ها و کتاب ها خوانده و یا می خواند عبارتند از:
تعلیمات اجتماعی سوم دبستان ص 39 موزه سعد آباد ( وضعیت اسف بار ایران قبل از انقلاب)
تاریخ سوم راهنمایی:
درس 5: جنگ های ایران و روسیه و عهدنامه گلستان و ترکمانچای
درس 10: تاسیس سلسله پهلوی و نقش انگلیس در این ماجرا
درس 13: وضعیت ایران پس از کودتای 28 مرداد و نهضت نهضت امام خمینی
درس 14و15: ویژگی های رژیم پهلوی و استمرار نهضت امام خمینی تا پیروزی انقلاب
درس 16: ایران پس از انقلاب ، تهدیدها و دستاوردها
تحلیل اجمالی اجزای درس:
درس با ورودیه ای آغاز می شود که به مقایسه جنگ های ایران و روسیه در دوره قاجار و جنگ تحمیلی می پردازد. دانش آموز در سال های گذشته با عهدنامه های گلستان و ترکمانچای آشنا شده است و می داند که آن جنگها سبب شد بخش وسیعی از خاک میهن به بیگانگان واگذار شود. نکته مورد تاکید این است که ایران در آن جنگ ها تنها با یک کشور در حال جنگ بود(روسیه) اما در دفاع مقدس تقریباً تمام جهان از عراق پشتیبانی می کردند، اما در نهایت نتوانستند حتی یک وجب از خاک ایران را تصاحب کنند. این نتیجه خودباوری بود که امام و انقلاب به این کشور بخشیده بودند.
درس در بخش دوم به بررسی شرایط ایران قبل از انقلاب می پردازد. شاخصه اصلی این دوره از تاریخ ایران وابستگی به قدرت های خارجی است که در متن نیز به آن اشاره شده است. وابستگی سیاسی ( تا این حد که حتی شاه و مقامات اصلی کشور با نظر دولت های امریکا و انگلیس انتخاب می شدند) وابستگی کامل اقتصادی ( از بین بردن تولید داخلی و سپس وابستگی به واردات کالاها از همین کشورها) و فقر و بی سوادی و عقب ماندگی. این شرایطی بود که از اواسط دوران قاجار به وجود آمده بود و رفته رفته شدت بیشتری به خود گرفته بود. اما آنچه توانست ناگهان این وضعیت را در هم پیچیده و حکومت مستبد و وابسته پهلوی را سرنگون کند، اراده مردمی بود که به یک مرجع دینی اقتدا کرده و برای هدف بزرگی که داشتند دست به فداکاری زدند.
خواسته این مردم که در راهپیمایی هایشان کاملاً نمایان بود حکومت اسلامی و استقلال و آزادی از دست ابرقدرت ها بود.
پس از طرح آیه شریفه که بیانگر اصل عزت در اسلام است ( و همین باور مسلمانان را از پذیرش ظلم برحذر می دارد) فعالیت کلاسی درس قرار دارد که شرایط قبل و بعد از انقلاب را با هم مقایسه می کند. در این بخش لازم است شرایط سیاسی، رفاهی، علمی، دینی و اقتدار کشور در میان سایر کشورها مورد اشاره قرار گیرد.
پس از این بخش چند پرسش در متن درس طراحی شده است که پاسخ های روشنی دارند و پیام کلی آنها این است که ما پس از انقلاب به سرعت رشد کردیم. ارزش این رشد و پیشرفت سریع و همه جانبه زمانی مشخص می شود که توجه داشته باشیم خاندان پهلوی سرمایه کشور را با خود برده بودند، دارایی های ما در اروپا و امریکا بلوکه شده بود و ما به آنها دسترسی نداشتیم، جنگی خانمان سوز و بسیار پر هزینه بر علیه ما به راه افتاده بود و نهایتاً در محاصره شدید اقتصادی هم قرار داشتیم.
همین شرایط باعث شد که نگاه ملت های جهان به ایران دوخته شود. ملتی که با این همه محدودیت می تواند چنین پیشرفتی داشته باشد، بدون شک الگویی بی بدیل برای سایر ملت هاست. ایران نشان داده بود که می توان بدون آنکه به امریکا و شوروی متکی بود، پیشرفت کرد. پس جهان استکبار به این نتیجه رسید که باید این الگو را از بین ببرد.
نقشه های مختلف سیاسی، نظامی ، اقتصادی و فرهنگی که برای متوقف کردن ایران اسلامی طراحی و اجرا شده و می شوند، راهکار ابرقدرت ها برای به زانو در آوردن این الگوی نوپدید بود.
طراحی فعالیت کلاسی و سپس توضیحات پس از آن ( تا ابتدای بخش شکست عبرت انگیز) بیان همین توطئه هاست.
اما آنچه دانستن آن برای دانش آموز بسیار حیاتی است، بخش دوم درس است که به نقشه های ضد فرهنگی جهان کفر برای ایران می پردازد.
پیشنهاد می شود در صورتی که زمان کافی برای کلاس وجود دارد، این درس در دو جلسه تدریس شود و از این بخش(بیشتر بدانیم) تا انتهای درس یک جلسه کامل را به خود اختصاص دهد.
مسأله شبیخون فرهنگی و جنگ نرم که در این بخش مطرح شده است نقشه ایست که تنها مربوط به تاریخ گذشته ما نیست، بلکه همین امروز نیز دانش آموزان و سایر اقشار جامعه را هدف گرفته است. هرچند دانش آموز در کتاب تاریخ با بخش هایی از تاریخ انقلاب آشنا شده است، اما متاسفانه موضوع مهم و کلیدی تهاجم گسترده فرهنگی در کتاب های درسی جایی ندارد و تبیین مناسبی از آن صورت نگرفته است. پس همین مقدار اندک از درس حاضر می تواند جایگاه مهمی در روشنگری مسأله برای دانش آموزان داشته باشد.
این بخش تلاش می کند تا مشخص کند که هدف تمام فعالیت های ضدفرهنگی دشمن، بی اعتقادی مردم ما نسبت به دین خودشان است. چرا که عامل اصلی پیروزی ما بر دشمن همین اعتقادات دینی بوده و هست.
این همان جمله ایست که رهبر معظم انقلاب اسلامی در مراسم سالروز ارتحال امام راحل بیان داشتند که : " آنچه امروز دشمن را به لرزه انداخته ایران هسته ای نیست بلکه ایران اسلامی است".
پس راهکار شوم دشمن ضربه زدن به اصل اسلام در این کشور است که راه های آن جدایی مردم از حاکمیت، اشاعه بی حیایی و بی دینی در میان مردم ، ایجاد تفرقه در بین ملت و منصرف کردن مردم از حمایت و تبعیت از رهبری است.
این ها اتفاقاتی است که اگر در ایران روی دهند، شکست نظامی و نابودی این نظام برای ابرقدرت ها را بسیار آسان می سازند. بنابراین برنامه و وظیفه اصلی ما در این دوره سرنوشت ساز از تاریخ ایران و اسلام، محافظت کامل از باورهای دین خود و اطرافیان و حفظ همبستگی ملی و نهایتاً حمایت و تبعیت کامل از رهبری است.
بخش های فعالیت کلاسی و خودت را امتحان کن با همین رویکردها و ناظر به همین محتوا طراحی شده اند.
بخش انتهایی درس (طبل تو خالی ) نشان می دهد که احساس عزت و نفوذناپذیری این ملت چگونه توانست سرنوشت رئیس جمهور امریکا را تغییر داده و اقتدار /وشالی و دروغین آنها را فروریزد.
مطالب تکمیلی برای دبیر:
در مسیر تدریس درس حاضر لازم است به نکات زیر توجه شود:
اول: لزوم توجه هم زمان به ضعف ها و قوت ها به صورت واقع بینانه
بررسی خدمات صورت گرفته تا کنون
بررسی تهدیدات پیش روی نظام
بررسی مسئولیت ما در قبال این تهدیدها
مسأله حمایت از فلسطین
بررسی تفصیلی برخی خدمات و فعاليت هاي نظام جمهوري اسلامي:
جمعيت ايران در سال 1356 بالغ بر 34 ميليون نفر بود که هم اکنون با بیش از 40 مییلیون نفر افزایش به رقمی در حدود 75 میلیون نفر رسیده است. کافی است تامل کوتاهی در نیازهای این جمعیت به خوراك، پوشاك، مسكن، آموزش ، شغل ، بهداشت و حمل و نقل داشته باشیم تا دریابیم نظام اسلامی برای خدمت رسانی به این جمعیت انبوه نیازمند چه اقدامات گسترده ای بوده و هست.
این خدمت رسانی در حالی صورت پذیرفته است که انقلاب از همان ابتدا با موانع بزرگی روبرو بوده است که از مهمترین آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد.
1.خروج سرمایه های کشور توسط خاندان پهلوی
2.ورشکستگی نظام بانکی کشور
3.مسدود کردن اموال ایران در اروپا و آمریکا
4.پرداخت بدهی های نظام پهلوی
5.تحریم و محاصره ی اقتصادی
6.خسارت جنگ تحمیلی
بدون شک يكي از مهمترين دستاوردهاي انقلاب اسلامي، استقلال سياسي کشور و مسئولان آن است؛ در حالي كه رژيم طاغوت به هيچ وجه از استقلال در همه سطوح برخوردار نبود.
متن زیر که از کتاب " ظهور و سقوط سلطنت پهلوی" نقل می شود، نشانگر وضعیت اسفبار وابستگی و بی کفایتی حاکمان ایران پیش از انقلاب اسلامی است. توجه داشته باشیم که نویسنده کتاب مذکور ارتشبد حسین فردوست است که تا لحظه مرگ به خاندان پهلوی وفادار مانده و از شاه معدوم با عنوان آعلی حضرت یاد می کرد.
« ... دو هفته آخر سلطنت رضاخان، من درگیر مسایلى بودم كه با سرنوشت حكومت پهلوى پیوند قطعى داشت. نزدیكى من به ولیعهد و دوستى منحصر به فرد او با من عاملى بود كه سبب شد تا در این مقطع حساس نقش رابط او را با مقامات اطلاعاتى انگلستان عهدهدار شوم... بعدازظهر یكى از روزهاى نهم یا دهم شهریور ماه ولیعهد به من گفت : " همین امروز به سفارت انگلستان مراجعه كن در آنجا فردى است به نام ترات كه رئیس اطلاعات انگلستان در ایران و نفر دوم سفارت است. او در جریان است و درباره وضع من با او صحبت كن..."
من به سفارت انگلستان تلفن كردم و گفتم با مستر ترات كار دارم... خودم را معرفى كردم و گفتم از طرف ولیعهد پیغامى دارم از این موضوع استقبال كرد و گفت: همین امشب دقیقا رأس ساعت 8 به قلهك بیا!... سپس مشخصات خود را به من داد دقیقا رأس ساعت 8 فردى از درب سفارت خارج شد و از آن سمت خیابان به طرف من آمد. دیدم كه مشخصات او با مستر ترات تطبیق مىكند. به هم رسیدیم به فارسى سلیس گفت: اسمتان چیست؟! گفتم: فردوست، گفت: خوب، من هم ترات! و دست داد. بلافاصله پرسید كه موضوع چیست؟ گفتم كه ولیعهد مرا فرستاده و نام شما را داده تا با شما تماس بگیرم و بپرسم كه وضع او چه خواهد شد و تكلیفش چیست؟ تراست مقدارى صحبت كرد و گفت محمدرضا طرفدار شدید آلمان است... او دائما به رادیوهایى كه در ارتباط با جنگ است... گوش مىدهد و نقشهاى دارد كه خود تو پیشرفت آلمان در جبههها را برایش در آن نقشه با سنجاق مشخص مىكنى!... من به سعدآباد برگشتم و جریان را به محمدرضا گفتم. او شدیدا جا خورد و تعجب كرد كه از كجا مىداند كه من به رادیو گوش مىدهم و یا نقشه دارم و غیره!...
محمدرضا گفت: فردا اول وقت با ترات تماس بگیر و با او قرار ملاقات بگذار و بگو كه همان شب با محمدرضا صحبت كردم و گفت كه نقشه را از بین مىبرم و رادیو هم دیگر گوش نمىكنم، مگر رادیوهایى كه خودشان اجازه دهند آنها را بشنوم! شب بعد به همان ترتیب ترات را در همان محل دیدم... به ترات گفتم كه محمدرضا گفته كه نقشهها را پاره مىكنم و ترات گفت: خوب ببینیم كه او در این بیانش صداقت دارد یا خیر؟!...فعلاً جوابى جز این ندارم... جریان ملاقات دوم را به محمدرضا گفتم او بلافاصله رادیو را كنار گذاشت و دستور داد كه نقشه و... را جمعآورى كنم... فكر مىكنم چهار یا پنج روز از اولین ملاقات بود كه ترات گفت: امشب همانجا بیا! سر قرار رفتم. ترات گفت: محمدرضا پیشنهادات ما را انجام داده و این خوب است...به هر حال یك اشكال پیش آمده...روسها صراحتا مخالف سلطنت هستند... آمریكاییها هم بىتفاوتند... ولى خود ما به سلطنت علاقهمندیم به دلایلى كه آمریكایىها متوجه نیستند... لذا من باید نخست با آمریكاییها صحبت كنم و آنها را توجیه كنم و زمانى كه مسؤول مربوطه قانع شد، وزنه ما سنگین مىشود و دو نفرى به سراغ روسها خواهیم رفت. این بحث طبعاً چند روزى طول مىكشد ولى شما طبق معمول هر روز تلفن كن! به هر حال پس از حدود چهار پنج روز مجددا او را در همان محل و در همان ساعت دیدم گفت: من آمریكاییها را قانع كردم...یكى دو روز بعد باز ملاقات رخ داد و این بار ترات گفت كه متأسفانه ما نتوانستیم روسها را حاضر به پذیرش محمدرضا كنیم!... نمىدانم حرفهاى ترات تا چه اندازه و تا چه حد با واقعیت منطبق بود؟! آیا واقعا چنین بود و یا مىخواست محمدرضا را بیشتر در ترس و انتظار و التهاب شدید قرار دهد؟!...بالاخره 24 شهریور بود كه تراست به من گفت: با عجله همین امشب ترتیب كار را بده و هر چه زودتر محمدرضا به مجلس برود و سوگند بخورد و تأخیرى در كار نباشد. من به محمدرضا اطلاع دادم. او هم مقامات مربوط را تلفنى احضار كرد، توسط فروغى استعفانامه رضاخان كه منتظر تعیین تكلیف ولیعهد بود، تقریر شد و مقدمات رفتن رضاخان و انتصاب محمدرضا به سلطنت تدارك دیده شد... به این ترتیب روز 25 شهریور استعفاى رضاخان و انتصاب محمدرضا به سلطنت اعلام شد و روز 26 شهریور محمدرضا در مجلس سوگند خورد و رسما شاه شد.»[1]
همانطور که می بینیم ؛ شاهی که سایه خدا بر زمین خوانده می شد، کسی بود که برای سلطنت بر کشور خود به دریوزگی و درماندگی در برابر یک کاردار اجنبی پرداخته و تا به اربابان انگلیسی، امریکایی و روس خود ضمانت نمی داد، نمی توانست کوچکترین تصرفی در مقدرات خودش داشته باشد. این را مقایسه کنیم با شخصیتی مانند امام خمینی ره که با اتکا به خدا و پشتیبانی ملت عظیم ایران در برابر تمام ابرقدرت های جهان ایستاد و گفت: " امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند".
يكي ديگر از نتایج انقلاب، مشاركت سياسي آحاد ملت در همه مسائل كشور است. مردم ايران پس از انقلاب، همه نهادهاي سياسي را خود تعيين مي كنند و شركت آزادانه مردم در انتخابات و میزان مشاركت آنان بيانگر اهميت و جايگاه اين مسئله در نظام جمهوري اسلامي و شناسايي نقش مردم به صورت سرچشمه قدرت است.
برخی دستاوردهای اقتصادی و اجتماعی کشور پس از انقلاب:
پیش از پيروزي انقلاب اسلامي تنها پنج شهر، نعمت گاز داشتند؛ در حالی که اکنون نه تنها بیشتر مناطق شهری کشور از این نعمت بهره مندند، بلکه بسیاری از روستاهای کشور نیز از این نعمت خدادادی استفاده می کنند.
پیش از پيروزي انقلاب اسلامي و در اوج فعاليت هاي رژيم طاغوت، تنها 1/3 ميليون مشترك برق - اعم از خانگي، عمومي، صنعتي و كشاورزي - وجود داشت؛ این در حالي است كه هم اکنون حتی بسياري از روستاهاي كشور و دورترين مناطق از نعمت برق است. (بیش از بیست میلیون و ششصد هزار مشترک تا سال 85)
ايران كه قبل از انقلاب تقريبا تمام تسليحات نظامي خود را از خارج وارد مي كرد، امروزه در زمره يكي از كشورهاي توليد كننده تسليحات پيشرفته نظامي در جهان قرار گرفته و در كنار كشورهايي چون هند و برزيل مطرح شده است و توليدات خود را به بيش از 30 كشور جهان صادر ميكند.
اكنون ايران در زمينه صنايع زرهي ، ساخت انواع نفربر و همچنین صنایع موشکی در بين ده كشور برتر دنيا قرار گرفته است.
میزان باسواد جمعيت 6 ساله و بالاتر كشور، از 7/28% در سال 1355 به بيش از 84% در سال 1380 رسيده است. بر اساس نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن 1385، از ميان حدود 64 ميليون نفر جمعيت 6 ساله و بالاتر كشور، بيش از 54 ميليون نفر باسواد بودند؛ به این ترتيب، ميزان باسوادي در كشور بيش از 84%است.
در اين سال تحصيلي، تعداد پذيرفته شدگان مراكز آموزش عالي و دانشگاه آزاد حدود 610 هزار نفر بودند كه از اين تعداد، حدود 287 هزار نفر مرد و 322 هزار نفر زن بوده اند.
در حيطه كشاورزي و دامداري، طبق آمار رسمي دولت در سال 1356، دولت فقط توانايي تامين مواد غذايي مردم خود براي 33 روز در سال را داشت و مجبور بود باقي مواد غذايي را از خارج وارد كند. براي مثال مرغ را از فرانسه، تخم مرغ را از اسرائيل، سيب را از لبنان، پنير را از دانمارك و... وارد ميكرد؛ هم اكنون كشورمان با وجود دو برابر شدن جمعيت، به مرز خودكفايي رسيده است؛ به گونه اي كه براساس گزارش سازمان خواروبار كشاورزي سازمان ملل متحد،- فائو- ايران در سال 2004 رتبه نخست صادرات كشاورزي را در ميان كشورهاي خاورميانه كسب كرده است.
امروزه ايران در عرصه صنايع موشكي و مخابراتي به درجهاي از پيشرفت رسيده كه به توان ساخت ماهواره دست يافته و وارد باشگاه چند كشور محدود پرتاب كننده ماهواره گرديده است. اين موفقيت در حالي به دست آمده كه ما در زمينه محصولاتي كه قابليت استفاده در صنايع موشكي و الكترونيك نظامي دارند، در تحريم به سر مي بريم تا جايي كه حتي در برخي مواقع از فروش یک چيپ ساده الكترونيكي به ما ممانعت به عمل ميآید.
ایران در زمينه سدسازي امروزه در بين 3 كشور برتر دنيا قرار دارد؛ به طوري كه پس از پيروزي انقلاب حدود 130 سد ساخته شده و يا در حال ساخت است. در صنايع كشاورزي، هم اكنون، تراكتورهاي ساخت ايران به بيش از 30 كشور جهان صادر ميشود.
برخلاف رژيم گذشته كه تنها به توسعه و آباداني تهران و شهرهاي بزرگ اكتفا ميكرد، بعد از پيروزي انقلاب، توجه به روستاها و مناطق محروم كشور براي دولت و برنامه ريزان از اولويت خاصي برخوردار شد. در همین راستا تعداد مراكز بهداشتي و درماني روستايي از 1500 واحد در سال 1357 به رقم 7345 واحد در سال 81 رسید.
تعداد روستاهاي برخوردار از برق از 4 هزار روستا در سال 1357 به 45 هزار روستا- بيش از 10 برابر – در سال 1380 افزايش يافته است. همچنين از سال 1317 تا 1357 (40 سال) تنها 8000 كيلومتر راه روستايي كشيده شده بود. اما اين رقم بعد از انقلاب به 86000 كيلومتر رسيده است (بيش از 10 برابر در مدتي تقريبا 10 ساله). تعداد روستاهاي بهره مند از شبكه مخابرات از 312 روستا در سال 1357 به 10429 روستا در سال 1374- بيش از 30 برابر- افزايش يافته. تعداد واحدهاي پستي روستايي هم از 180 واحد در سال 1357 به 4912 واحد در سال 1374- بيش از 25 برابر- رسيده است.
آمار دقيق تلفن هاي كشور در سال 1357، 850 هزار شماره بود؛ در حالي كه اين رقم در مرداد ماه سال 82 بالغ بر 599/13 ميليون شماره رسيد و هم اکنون بیش از 24 میلیون شماره است.
در سال 57 مجموع راههاي اصلي و فرعي كشور حدود 36 هزار كيلومتر بود. حال آنکه در پايان سال 1385 مجموع راههاي اصلي و فرعي كشور به رقم باورنکردنی 1 میلیون كيلومتر رسیده است.
در بخش صنایع داخلی نیز كشوري كه قبل از انقلاب تقريبا تمام كالاهاي صنعتي خود را از خارج وارد ميكرده و معدود كالاهاي ساخت داخلش نيز عموما از كيفيت و مرغوبيت پاييني برخوردار بوده، هم اكنون در بسياري از زمينه ها به توليدكننده تبديل شده و در برخي از صنايع- همچون صنايع ساختماني- سالهاست كه به مرز خودكفايي رسيده است.
در شبكه ريلي كشور نيز در حال حاضر 6100 كيلومتر شبكه اصلي و بيش از 2000 كيلومتر شبكه فرعي راه آهن وجود دارد و با همت متخصصان داخلي سالانه 600 كيلومتر راه آهن احداث مي شود.
از ديگر موارد قابل اشاره موفقيت بسيار چشمگير نظام جمهوري اسلامي در مبارزه با مواد مخدر و سوداگران مرگ ميباشد. طبق آمارهاي بين المللي بيش از 80 درصد مواد مخدر مكشوفه در سطح جهان در مرزهاي ايران كشف و منهدم ميشود كه به همين جهت نيز ايران بارها از سوي مجامع جهاني مورد تقدير قرار گرفته است و كميته مبارزه با مواد مخدر سازمان بهداشت جهاني، مركز آموزش منطقهاي خود را ايران قرار داده است. البته بايد بالا بودن و بالا رفتن آمار معتادان كشور را يكي از نقاط ضعف عملكرد كارگزاران نظام محسوب كرد.
سينماي ايران كه قبل از انقلاب به اعتراف تمام صاحبنظران، به هيچ وجه در دنيا مطرح نبوده و به حساب نمي آمد، امروزه به عنوان سينمايي صاحب سبك و جذاب، در بين 10 سينماي برتر جهان مطرح ميباشد. در صنعت دوبلاژ نيز ايران جزء سه كشور برتر دنياست. توسعه شبكه هاي صدا و سيما و توليد وسيع برنامه ها خصوصا از سال 73 به بعد به گونه اي بوده است كه از دو شبكه سيما و چند شبكه صدا (آن هم با ساعات محدود) هم اكنون به ده ها شبكه داخلي و خارجي به صورت تمام وقت و شبكه هاي استاني گسترش يافته است.
طي سالهاي اخير سازمان بهداشت جهاني دو بار ايران را به عنوان موفقترين كشور جهان در كاهش نرخ مرگ و مير كودكان مورد تقدير قرار داده است. به گونهاي كه مرگ و مير كودكان زير يك سال از 111 مورد در هر صدهزار تولد زنده در سال 1356 به 6/28 مورد از هر صدهزار تولد زنده در سال 1381 رسيده به عبارت ديگر بيش از چهار برابر كاهش يافته است.
در نتيجه اقدامات و آموزشهاي بهداشتي، اصليترين شاخص سلامت (سن اميد به زندگي) كه قبل از انقلاب در حدود 55 سال بوده و در سال 82 به مرز 4/71 رسيده است براساس آمار ديگري سن اميد به زندگي طي 20 سال (1360 تا 1380) 10 سال افزايش يافته، يعني در مورد مردان از سال 58 به 68 سال و در مورد زنان از 60 سال به 70 سال ارتقا يافته است.
همچنين سازمان بهداشت جهاني، ايران را در سال 2004 به عنوان موفقترين كشور آسيايي در كنترل و مقابله با ايدز معرفي كرد.
جدول زیر به برخی دستاورددهای علمی کشور پس از انقلاب اشاره می کند:
میزان باسوادی |
29 درصد |
88 درصد |
|
تعداد مدال در المپیاد های علمی جهان |
صفر |
400 مدال |
|
دانشگاه |
15 واحد دولتی |
115 واحد دولتی و 500 واحد غیر دولتی |
|
دانشجو |
175هزار نفر |
4 میلیون نفر |
|
اختراعات ثبت شده |
سال 1357 ش_صفر |
1386 ش 7000 اختراع/سال 1387 ماهانه 1000 اختراع |
|
ISIتعداد مقالات |
300 عدد در سال 1357 ش |
17000 عدد در سال 1387 ش |
بازسازی پالایشگاه ها و مراکز پتروشیمی کشور پس از تخریب کامل آنها در جنگ و ساخت و راه اندازی مجتمع های پتروشیمی جدید به دست متخصصان ایرانی، دست یابی به فرآیند پیچیده تولید انرژی هسته ای( با محاصره شدید علمی غرب نسبت به دانشمندان ایران) ، تولید رادیو داروها و ترکیبات پیچیده دارویی که در انحصار 6-7 کشور خاص بوده است، پیشرفت خیره کننده در زمینه سلول های بنیادین و توانمندی شبیه سازی موجودات زنده که تنها در انحصار پنج کشور قرار داشته است و پرتاب ماهواره به فضا از جمله پیشرفت هایی است که هیچ یک از کشورهای منطقه در دهه های اخیر قادر به انجام آنها نبوده اند.[2]
پاسخ به یک شبهه :
هنگامی که سخن از پیشرفت های کشور پس از انقلاب مطرح می شود، برخی ادعا می کنند که این پیشرفت ها امری کاملاً طبیعی است و اگر انقلاب هم انجام نمی گرفت، پس از سی سال باید چنین پیشرفت هایی اتفاق می افتاد.
در جواب باید گفت: این صحیح است که سایر کشورهای جهان نیز در دهه های گذشته رشد و پیشرفت داشته اند، اما نگاهی منصفانه نشان می دهد که سرعت این پیشرفت در ایران با هیچ یک از کشورهای دیگر قابل مقایسه نبوده است. آیا می توان پذیرفت که همه دنیا مانند ما پیشرفت کرده اند، در حالیکه در بسیاری از عرصه ها ایران به جمع 10 کشور نخست دنیا پیوسته است؟
از این گذشته اگر بپذیریم که این حد از رشد (که مورد تایید مراکز بین المللی قرار گرفته است) امری کاملاً طبیعی است، پس باید تمام کشورهای دنیا بتوانند انرژی هسته ای تولید کنند، موجودات زنده را شبیه سازی کنند، ماهواره به فضا پرتاب کنند، محصولات نانوتکنولوژیک تولید کنند و در صنایع بزرگی مانند سد سازی و پتروشیمی به خودکفایی برسند! در حالی که می دانیم در هیچ یک از این موارد بیش از ده کشور قادر به انجام این کارها نیستند.
پرسش دوم: اگر انقلاب در دسترسی به اهداف خود موفق بوده است پس چرا مسأله تورم و گرانی تا این حد تشدید شده و قابل کنترل نیست؟
هیچ تردیدی نیست که جامعه امروز ایران با مشکلات و مسائل مختلفی روبه روست و این جامعه با آرمان های انقلاب اسلامی و شاخصه های یک جامعه مطلوب فاصله بسیاری دارد. این موضوعی است که حضرت امام و مقام معظم رهبری نیز به صراحت آن را بیان کرده اند. اما برای پاسخ دقیق به این پرسش باید ابتدا نوع مشکلات و سهم عوامل مختلف فردی و اجتماعی را در بروز این مشکلات بسنجیم و سپس مشخص کنیم که کدام مشکل نتیجه روش حکومتی پس از انقلاب است و کدام نیست.
برای بررسی مسأله تورم باید به نکات زیر توجه هم زمان داشته باشیم:
الف: اصلی ترین عامل ارزانی های پیش از انقلاب و گرانی های پس از آن ؛ اعمال تعرفه هاي گمركي اندک به كالاهاي وارداتي خارجي در قبل از انقلاب و افزايش اين تعرفه ها بعداز انقلاب است . در نتيجه اعمال تعرفه هاي گمركي پايين ، كالاهاي خارجي به وفور و با قيمت بسيار نازل در بازار يافت مي شد اين سياست اقتصادي نامناسب ، در جهت تضعيف توليدات داخلي ، افزايش وابستگي اقتصادي كشور به قدرت هاي صنعتي و تامين بازار براي آنان بوده است زيرا در چنين شرايطي توليد كننده نوپا و كم تجربه داخلي امكان رقابت با توليد كننده توانمند و مجرب خارجي را نمي يابد و به سهولت از صحنه رقابت خارج مي شود و حضور در عرصه توليد را مقرون به صرف نمي يابد . درحقیقت با واقعي شدن قيمتهاست كه مي توان از توليد كننده داخلي حمايت كرد و حمايت از توليدكننده داخلي نيز در نهايت تامين منافع مصرف كننده داخلي را به همراه دارد .
ب: نکته دوم توجه به قدرت خرید اكثريت افراد جامعه نسبت به پیش از انقلاب است. بسيار مي شنويم كه گفته مي شود در گذشته مثلا قيمت گوشت فلان مقدار بوده با قيمت تخم مرغ چنان بود و درمقايسه با قيمت هاي كنوني كه بسيار افزايش ياقته در اين گونه نتيجه گيري مي شود كه چون قدرت خريد مردم كاهش يافته ، وضعيت معيشت مردم بدتر شده است ؛
اما در پاسخ بايد توجه كرد كه هم مشاهده عيني وضعيت جامعه و هم آمارها ، نشان از بهتر شدن نسبي وضعيت معيشت اكثريت افراد جامعه دارد . به عبارت ديگر ، درست است كه در گذشته قيمتها پايين بوده ولي قدرت خريد مردم بسيار پايين تر از آن بوده است آمارها و بررسي هاي رسمي و غير رسمي گوياي آن است كه به غير برخي اقشار جامعه ؛اكثر مردم به خصوص صاحبان مشاغل آزاد از وضعيت معيشتي مناسب تري نسبت به قبل از انقلاب برخودار مي باشند . لكن به دلايل متعددي همچون تغيير الگوي زندگي (الگوي مسكن ، خوراك ، خودرو، پوشاك و لوازم منزل ) و به تبع آن ،افزايش سطح انتظار آنها از زندگي ،ابراز نارضايتي و احساس محروميت در آنان افزايش يافته است .
به عنوان مثال امروزه الگوي مسكن عموم مردم نسبت به قبل از انقلاب و سال هاي اول انقلاب تغيير يافته است . در گذشته اكثر خانواده ها گسترده بودند، اما اكنون هسته اي شده اند . مثلا در گذشته اگر عروس يا دامادي به خانواده اضافه مي شد ، در يكي از اتاقهاي همان خانه جاي ميگرفت ؛ اما اكنون عموما زوجهاي جوان به زندگي در مسكن مستقل روي مي آورند . در خصوص الگوي خوراك نيز شاهد تغييرات اساسي در جامعه خودمان در سال هاي اخير هستيم. در حدود 30 سال پيش، قوت غالب خانوادههاي ايراني نان بوده و برنج غذاي اعياني محسوب ميشده در حالي كه امروز الگوي خوراك اكثريت جامعه تغيير يافته و عموما برنج در غذاي روزانه آنان جايگاه خاصي پيدا كرده است. آمارهاي جهاني نيز گوياي بهتر شدن وضعيت رفاه مردم ما در سالهاي پس از انقلاب است. ( هم چنین است رشد ضریب مالکیت خودرو، رشد مستمر سرانه مصرف گوشت ، مرغ و ... )
ج: تورم در نگاه کارشناسی نتیجه تولید اندک و مصرف زیاد است. برای نمونه به خبر زیر توجه کنید:
" دفتر آمار وزارت كشاورزي آمريكا طي گزارشي به نام «دام و طيور: بازار و تجارت جهاني» به بررسي ميزان مصرف سرانه گوشت در 28 كشور مهم جهان شامل كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه پرداخته است. بر اساس اين گزارش سرانه مصرف گوشت گوساله و مرغ در ايران بالغ بر 35.7 كيلو در سال بوده است كه نسبت به 4 سال گذشته 20 درصد رشد داشته است. در اين گزارش سرانه مصرف گوشت مرغ در ايران بالغ بر 25.4 كيلوگرم در سال اعلام شده است. مصرف اين نوع گوشت در ايران طي سال هاي اخير روندي افزايشي داشته است و از سال 2007 تاكنون 3 كيلوگرم به ازاي هر نفر افزايش داشته است كه رشد 13 درصدي را نشان مي دهد. سرانه مصرف گوشت مرغ در برخی دیگر از کشورهای توسعه یافته به این شرح است: چين(9.6 كيلوگرم)، كلمبيا(24.1)، اتحاديه اروپا(18.1)، هند(2.3)، اندونزي(3.8)، ژاپن(16.5) و كره جنوبي(15.5) .[3]
طبق همین آمار سرانه مصرف گوشت قرمز نیز در 4 سال گذشته 41 درصد در ایران رشد داشته است. اما اکنون باید پرسید که آیا تولید ما نیز در همین محدوده زمانی چنین رشدی را داشته است؟
علت روشن است. مردم ترجیح می دهند به جای سرمایه گذاری در امور تولیدی (که معمولاً سود فوری ندارند) سرمایه خود را صرف خرید و فروش طلا، سکه ، زمین و ... کنند که سود بیشتری را در زمان کمتری عاید آنها کند.[4]
از طرفی سرزمین پهناور ایران در اغلب مناطق سرزمینی خشک و کم آب است و پرورش دام و طیور در ان نیازمند هزینه های بالاتری نسبت به کشورهای پرآب است. طبیعی است که تولید اندک، مصرف روزافزون و مهار نشده و هزینه های بالای تولید نتیجه ای جز افزایش قیمت را به دنبال نخواهد داشت.
بررسی نرخ تورم در سایر اقلام و کالاهای مصرفی نشانگر این واقعیت است که تغییر عادات مصرف در دو دهه گذشته و تمایل به زندگی اشرافی و تجمل گرایی از مهمترین عوامل تورم در جامعه امروزی ایران است.
البته تردیدی نیست که تصمیمات غلط مراکز قانونگذاری و مدیریت اجرایی کشور نیز در دامن زدن به این افزایش قیمت ها مؤثرند که در بخش مشکلات اداری- سیاسی به این بخش می پردازیم.
فراموش نکنیم که هرچند دولت می تواند در کوتاه مدت با واردات محصولات ارزان تر، قیمت ها را به صورت مقطعی بشکند، اما ادامه این کار باعث ورشکستگی تولید کنندگان داخلی و خارج شدن آنها از چرخه تولید می شود که نتیجه ای جز وابستگی همیشگی به واردات را در پی نخواهد داشت.
پرسش سوم: پس از انقلاب برخی مشکلات در کشور بسیار زیاد شده اند. فساد اداری، اختلاس، اعتیاد و طلاق از این جمله اند. چرا نظام اسلامی برخورد جدی با این مشکلات نداشته است؟
پیش از بررسی این موارد باید یادآوری کنیم که این مشکلات (که حقیقتا نیز وجود دارند) اختصاص به نظام اسلامی نداشته و در سایر نظام های حکومتی نیز رخ می دهند. به علاوه بروز چنین معضلاتی نشانگر فساد یا ناتوانی انقلاب نیست، چرا که تاریخ نشان می دهد حتی در زمان حکومت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نیز برخی کارگزاران و عوامل حکومتی مرتکب خیانت ، دزدی، ارتشاء و اهمال در کارهای محوله می شدند. این مهم است که اگر مسئولی دچار تخلفی شده و تخلف او به اثبات رسید، حکومت اسلامی حق چشم پوشی و کوتاهی در مجازات او را ندارد.
نظام اسلامی سیستم برخورد با این موارد را مشخص کرده و دستگاه قضایی کشور عهده دار مبارزه با این تخلفات است. نمونه بارز این تخلفات را می توان در ماجرای اختلاس بزرگ اخیر مشاهده کرد. هرچند وقوع چنین تخلفی با ابعاد اینچنینی نقطه تاریکی بر مدیریت اقتصادی کشور به حساب می آید ، اما نباید فراموش کنیم که کشف و رسانه ای کردن این تخلف پنهان و سپس به دادگاه کشیدن عوامل اصلی آن کاری بود که توسط همین نظام انجام پذیرفت و اگر تلاش گروه های اطلاعاتی و امنیتی همین نظام نبود، خسارتی که در اثر ادامه این تخلفات به کشور تحمیل می شد، قابل مقایسه با ارقام مذکور نبود. مجموعه این تلاش ها در مورد مذکور و سایر موارد مشابه آن بیانگر جدیت نظام در مقابله با این مفاسد است.
نکته دیگری که باید در هنگام نقد عملکرد مسئولین مورد توجه قرار گیرد این است که بیشتر مدیران کلان قانون گذار و مدیران اجرایی جامعه ( رئیس جمهور، نمایندگان مجلس، وزراء، اعضای شوراهای شهرها و روستاها و رؤسای سازمان ها) بی واسطه یا با یک واسطه توسط مردم و در انتخابات های گوناگون بر سر کار می آیند.
آیا این منطقی است که هزینه بی دقتی بخشی از مردم در انتخاب افراد شایسته تر به عهده ولایت فقیه گذاشته شود؟
به علاوه همانگونه که رهبری خود تصریح کرده اند، مسئولان مختلف بارها [ در صورت ارتکاب خطا] مورد تذکر و توبیخ ایشان قرار گرفته اند که البته به دلیل عوارض منفی معمولاً از رسانه ای شدن این موارد جلوگیری شده است. هرچند که گاهی نیز این برخوردها به اطلاع مردم رسیده و رسانه ای شده اند.
معضل دیگری که جامعه امروز را به شدت تهدید می کند، مسأله اعتیاد است که طبق اعلام منابع رسمی، آماری بالغ بر یک میلیون و پنجاه هزار نفر معتاد شناسایی شده را به خود اختصاص داده است.
صرفنظر از اینکه هر دولتی وظیفه دارد شرایط زندگی سالم را برای شهروندانش فراهم کند، این پرسش باقی است که آیا کوتاهی نظام اسلامی در مبارزه با این پدیده شوم باعث این مشکل بوده است؟ آیا می توان پذیرفت کشوری که از سال 67 تا کنون 4 هزار شهید و 12هزار مجروح در این راه داده است و براساس اعلام اداره مبارزه با مواد مخدر سازمان ملل سالانه بیش از 77 میلیون دلار (بیش از 100 میلیارد تومان) در این راه هزینه می کند، عزم جدی در این راه نداشته باشد؟
فراموش نکنیم که ما در همسایگی کشوری هستیم که 90 درصد مواد مخدر جهان را تولید می کند و این منبع اصلی درآمدهای آن کشور را تشکیل می دهد.
مشکل دیگر کشور، آمار نگران کننده طلاق است که طبق بررسی های کارشناسان ، خود ریشه در معضلات دیگری دارد. اولین عامل تشدید آمار طلاق، مشکلات اقتصادی و عدم توانایی سرپرست خانوار در تأمین انتظارات خانواده است که بررسی آن در بخش های بالا گذشت.
عامل دوم؛ کم توجهی همسران به نیازهای عاطفی و جنسی یکدیگر است. این عامل که با دو مسأله دیگر نظام یعنی بدحجابی و استفاده از گیرنده های ماهواره ای ارتباط مستقیم دارد، اتفاقاً نتیجه بی توجهی خانواده ها به درخواست ها و تأکیدهای نظام مبنی بر پرهیز از این عوامل است. آیا به راستی نظام ولایت فقیه مردم را به استفاده از شبکه های ماهواره ای و بدحجابی تشویق می کند؟
جمع بندی: اکنون پس از طرح برخی مشکلات و پاسخ اجمالی به آنها تذکر این نکته لازم است که هرچند برخی مشکلات جامعه آنچنان که باید و شاید مورد اهتمام مسئولین قرار نگرفته و تلاش های صورت گرفته برای رفع آنها کافی نبوده است، اما برای سنجش و ارزیابی عملکرد یک فرد یا یک سیستم، نقاط قوت و ضعف آن در کنار هم سنجیده می شوند و فرصت ها و تهدیدهای ناشی از آن سیستم در کنار هم ارزش گذاری می شوند. بنابراین برای قضاوت درست درباره میزان کارآمدی نظام جمهوری اسلامی نیز لازم است رویش ها و پیشرفت های کشور در سی سال گذشته بررسی شود تا مشخص شود آیا نهایتاً این نظام توانسته است نمره قبولی در دنیای امروز را کسب کند یاخیر؟
عوامل دخيل در قضاوت منفي افراد نسبت به وضع موجود
سوالي كه در اينجا مطرح ميشود اين است كه چرا با وجود اين دستاوردها و تلاشهاي غيرقابل انكار از سوي مسئولان نظام جمهوري اسلامي، عدهاي از مردم و حتي نخبگان از وضعيت موجود اظهار نارضايتي ميكنند؟
در پاسخ بايد گفت كه عوامل متعددي در اين قضاوت منفي دخيل بوده است. از جمله:
1- تغيير الگوي مصرف جامعه و بهتر شدن نسبي سطح زندگي مردم، به خصوص از دهه دوم انقلاب به بعد، كه به تدريج باعث افزايش سطح انتظارات آنان از زندگي شده است.
2- افزايش چشمگير سطح آگاهيهاي اجتماعي و اقتصادي افراد جامعه پس از انقلاب و در نتيجه، آرمانگرايي و توجه بيشتر آنان به نقاط ضعف و نارساييهاي وضع موجود به جاي توجه به نقاط قوت آن.
3- ترويج و حاكميت فرهنگ نادرست اجتماعي در جامعه در سالهاي اخير، به صورتي كه افراد، رفع تمامي مشكلات را تنها از حكومت و دولت- آن هم در كوتاه مدت- انتظار دارند
4- انعكاس نيافتن مناسب دستاوردها و عدم ارائه آمارهاي دقيق، شفاف و تطبيقي از ابعاد اقدامات و تلاشهاي صورت پذيرفته از سوي كارگزاران نظام جمهوري اسلامي، به خصوص در مقايسه با قبل از انقلاب و كشورهاي منطقه
5- عدم اطلاع رساني مناسب به مردم در خصوص مشكلات موجود از جمله كاهش شديد درآمد سرانه نفتي كشور و ورود خسارتهاي هنگفت به دليل جنگ تحميلي كه در كاهش توان و عملكرد كارگزاران نظام و كارآمدي آنان بسيار موثر بوده است.
6- فضاسازي و فعاليت گسترده تبليغاتي مخالفان داخلي و خارجي نظام در سياهنمايي وضع موجود و بزرگنمايي مشكلات.
7- افزايش سطح توقعات و مطالبات جمعيت روستايي كشور تحت تاثير رسانه ها و برنامه هاي تلويزيوني و بالا رفتن سطح معلومات و ارتباطات فراگير آنان با شهرها.
8- جوان بودن جمعيت كشور- 60 درصد جمعيت زير 30 سال- كه ايجاد نياز روزافزون جهت تخصيص بودجه و امكانات در حوزههاي آموزشي و تحصيلي- تفريحي و رفاهي، مسكن و به ويژه اشتغال و ازدواج را به دنبال دارد.
تامل واقع بينانه و تحليل علمي تحولات پس از انقلاب، به وضوح نشان ميدهد كه با توجه به شرايط و محدوديتهاي موجود، جمهوري اسلامي در مدت عمر خود توانسته ضمن مقاومت در برابر فشارها و تجاوزات بيگانگان، در اصلاح و بهبود وضعيت معيشتي و اجتماعي مردم خود نيز توفيقات فراواني به دست آورد. البته پرداختن به اقدامات مثبت نظام، به معني نفي يا ناديده گرفتن معضلات و نواقص موجود نيز نميباشد و مشكلات موجود، که براي عموم مردم محسوس است نشان می دهد که هنوز تا تحقق اهداف انقلاب، فاصله بسياری داريم.
[1] فردوست، حسین، ظهور و سقوط سلطنت پهلوی، چاپ هشتم، تهران، انتشارات اطلاعات، 1374، صفحه 294
[2] منابع جهت تحقيق و مطالعه ي بيشتر:
سایت www.aapp2006.com
روزنامه كيهان سه شنبه 16 بهمن 1386--فرصت ظهور علم ايراني در عرصه جهاني پيروزي انقلاب اسلامي؛ آغاز تحول در علم و دانش بخش نخست /ايرج نظافتي
سايت www.aftab.ir مقاله دست آوردهاي انقلاب نوشته ي : عليرضا تاجريان
www.teletext.irib.ir مقاله دستاورد هاي انقلاب
www.15khordad.com مقاله انقلاب اسلامي براي ايران چه كرد؟ (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبري)
[3] خبرگزاری فارس 21 فروردین 90
[4] که این ویژگی متاسفانه از فقر فرهنگی ناشی می شود.